سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزگار تن‏ها را بفرساید ، و آرزوها را تازه نماید ، و مرگ را نزدیک آرد ، و امیدها را دور و دراز دارد . کسى که بدان دست یافت رنج دید ، و آن که از دستش داد سختى کشید . [نهج البلاغه]

انجمن زیر ابزنها



87/2/10 ساعت: 10:29 صبح

The image “http://www.negaheno.net/akhbar/1385/Khordad/32-01.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.
هفت تیر ?tir.com
: مردی که پس از ورود به خانه اش متوجه حضور یک بیگانه شده و وی را کشته بود پس از دو بار تبرئه از اتهام قتل، بار دیگر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران محاکمه می شود.

به گزارش خبرنگار ما این پرونده جنایی ? سال پیش در پیشوای ورامین گشوده شد و کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را پیرامون قتل مردی به نام اسماعیل که در خانه یکی از دوستانش مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته و کشته شده بود، آغاز کردند. محمد - مرد صاحبخانه - در همان مراحل اولیه تحقیق به کشتن اسماعیل اقرار کرد و گفت؛ روز حادثه وقتی در حیاط را باز کردم متوجه شدم غریبه یی در خانه ام است، از لای پنجره که نگاه کردم اسماعیل و همسرم خدیجه را در وضعیت نامناسبی دیدم، به همین خاطر به طرف آشپزخانه که در گوشه حیاط بود رفتم تا چاقویی بردارم، در همین هنگام فرزند کوچکم مرا دید و با صدای او که مرا خطاب می کرد خدیجه و اسماعیل به خودشان آمدند. به محض اینکه به داخل ساختمان رفتم، چاقو به دست به سمت همسرم یورش بردم ولی اسماعیل سر راهم قرار گرفت. خدیجه فرار کرد و من دوستم را با چاقو زخمی کردم. او همان طور که خونریزی داشت التماس می کرد وی را ببخشم اما چون از نظر من مهدورالدم بود وی را کشتم.

پس از اعترافات محمد، همسر وی نیز بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت؛ اسماعیل به واسطه دوستی با شوهرم مرتب به خانه ما رفت و آمد داشت و به این ترتیب رابطه با مرا آغاز کرد. من هرگز قصد نداشتم به شوهرم خیانت کنم و اسماعیل مرا وادار به این کار می کرد. در مورد روز حادثه نیز حرف های شوهرم صحت دارد. با اتمام تحقیقات مقدماتی پرونده این جنایت به دو بخش تقسیم شد و قاضی شعبه دوم دادگاه عمومی ورامین محاکمه خدیجه را به اتهام زنای محصنه برعهده گرفت. از سویی مقرر شد محمد نیز در شعبه اول دادگاه عمومی پای میز محاکمه برود. خدیجه در جلسه محاکمه خود اتهام زنای محصنه را رد کرد و گفت؛ هر چند با اسماعیل رابطه نامشروع داشتم اما این رابطه هرگز در حد زنا نبود.

شوهر خدیجه نیز که در جلسه دادگاه حضور داشت از همسرش حمایت کرد و گفت؛ خدیجه هیچ گاه مشکل اخلاقی نداشت و من به غیر از روز حادثه مورد خاصی از او ندیده بودم.

به این ترتیب خدیجه از اتهام زنای محصنه تبرئه و به خاطر رابطه نامشروع به شلاق محکوم شد. این زن در حالی آزاد شد که شوهرش همچنان به اتهام قتل عمد در زندان به سر می برد. هنگامی که نوبت محاکمه محمد فرا رسید وی بار دیگر اعترافات اولیه اش را تکرار کرد و گفت با توجه به مشاهداتش در روز حادثه به این یقین رسیده بود که اسماعیل مهدور الدم است. پس از دفاعیات متهم قاضی دادگاه، او را از هرگونه اتهامی تبرئه کرد اما در شرایطی که باید این مرد آزاد می شد به خاطر اعتراض اولیای دم اسماعیل، وی همچنان در زندان ماند. به این ترتیب رسیدگی مجدد به پرونده محمد به تعویق افتاد تا اینکه پرونده او دیروز به شعبه ?? دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شد. اکنون محمد قرار است در شرایطی تحت محاکمه قرار گیرد که بدون هیچ محکومیتی همچنان در زندان به سر می برد.


نوشته شده توسط: سرطان



 RSS 
خانه دیدن مشخصات والبوم تصاویر'>http://zirab.ParsiBlog.com">خانه
دیدن مشخصات والبوم تصاویر
پارسی بلاگ
پست الکترونیک

:: گذریها ::
72791

:: امروز ::
7

:: دیروز ::
4

:: مطالب قبلی ::

از یاد رفته ها
بهار 1387

:: درباره من ::


:: لینک به وبلاگ ::

انجمن زیر ابزنها

:: بیا با هم باشیم ::